English    Türkçe    فارسی   

3
3345-3369

  • پاره‌های نان و لالنگ و طعام ** در میان کوی یابد خاص و عام 3345
  • گاو قربانی و نانهای تنک ** بر سگان و سایلان ریزد سبک
  • مرگ اسپ و استر و مرگ غلام ** بد قضا گردان این مغرور خام
  • از زیان مال و درد آن گریخت ** مال افزون کرد و خون خویش ریخت
  • این ریاضتهای درویشان چراست ** کان بلا بر تن بقای جانهاست
  • تا بقای خود نیابد سالکی ** چون کند تن را سقیم و هالکی 3350
  • دست کی جنبد به ایثار و عمل ** تا نبیند داده را جانش بدل
  • آنک بدهد بی امید سودها ** آن خدایست آن خدایست آن خدا
  • یا ولی حق که خوی حق گرفت ** نور گشت و تابش مطلق گرفت
  • کو غنی است و جز او جمله فقیر ** کی فقیری بی عوض گوید که گیر
  • تا نبیند کودکی که سیب هست ** او پیاز گنده را ندهد ز دست 3355
  • این همه بازار بهر این غرض ** بر دکانها شسته بر بوی عوض
  • صد متاع خوب عرضه می‌کنند ** واندرون دل عوضها می‌تنند
  • یک سلامی نشنوی ای مرد دین ** که نگیرد آخرت آن آستین
  • بی طمع نشنیده‌ام از خاص و عام ** من سلامی ای برادر والسلام
  • جز سلام حق هین آن را بجو ** خانه خانه جا بجا و کو بکو 3360
  • از دهان آدمی خوش‌مشام ** هم پیام حق شنودم هم سلام
  • وین سلام باقیان بر بوی آن ** من همی‌نوشم به دل خوشتر ز جان
  • زان سلام او سلام حق شدست ** کتش اندر دودمان خود زدست
  • مرده است از خود شده زنده برب ** زان بود اسرار حقش در دو لب
  • مردن تن در ریاضت زندگیست ** رنج این تن روح را پایندگیست 3365
  • گوش بنهاده بد آن مرد خبیث ** می‌شنود او از خروسش آن حدیث
  • دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید
  • چون شنید اینها دوان شد تیز و تفت ** بر در موسی کلیم الله رفت
  • رو همی‌مالید در خاک او ز بیم ** که مرا فریاد رس زین ای کلیم
  • گفت رو بفروش خود را و بره ** چونک استا گشته‌ای بر جه ز چه