English    Türkçe    فارسی   

3
4213-4237

  • مسجدا گر کربلای من شوی ** کعبه‌ی حاجت‌روای من شوی
  • هین مرا بگذار ای بگزیده دار ** تا رسن‌بازی کنم منصوروار
  • گر شدیت اندر نصیحت جبرئیل ** می‌نخواهد غوث در آتش خلیل 4215
  • جبرئیلا رو که من افروخته ** بهترم چون عود و عنبر سوخته
  • جبرئیلا گر چه یاری می‌کنی ** چون برادر پاس داری می‌کنی
  • ای برادر من بر آذر چابکم ** من نه آن جانم که گردم بیش و کم
  • جان حیوانی فزاید از علف ** آتشی بود و چو هیزم شد تلف
  • گر نگشتی هیزم او مثمر بدی ** تا ابد معمور و هم عامر بدی 4220
  • باد سوزانت این آتش بدان ** پرتو آتش بود نه عین آن
  • عین آتش در اثیر آمد یقین ** پرتو و سایه‌ی ویست اندر زمین
  • لاجرم پرتو نپاید ز اضطراب ** سوی معدن باز می‌گردد شتاب
  • قامت تو بر قرار آمد بساز ** سایه‌ات کوته دمی یکدم دراز
  • زانک در پرتو نیابد کس ثبات ** عکسها وا گشت سوی امهات 4225
  • هین دهان بر بند فتنه لب گشاد ** خشک آر الله اعلم بالرشاد
  • ذکرخیال بد اندیشیدن قاصر فهمان
  • پیش از آنک این قصه تا مخلص رسد ** دود و گندی آمد از اهل حسد
  • من نمی‌رنجم ازین لیک این لگد ** خاطر ساده‌دلی را پی کند
  • خوش بیان کرد آن حکیم غزنوی ** بهر محجوبان مثال معنوی
  • که ز قرآن گر نبیند غیر قال ** این عجب نبود ز اصحاب ضلال 4230
  • کز شعاع آفتاب پر ز نور ** غیر گرمی می‌نیابد چشم کور
  • خربطی ناگاه از خرخانه‌ای ** سر برون آورد چون طعانه‌ای
  • کین سخن پستست یعنی مثنوی ** قصه پیغامبرست و پی‌روی
  • نیست ذکر بحث و اسرار بلند ** که دوانند اولیا آن سو سمند
  • از مقامات تبتل تا فنا ** پایه پایه تا ملاقات خدا 4235
  • شرح و حد هر مقام و منزلی ** که بپر زو بر پرد صاحب‌دلی
  • چون کتاب الله بیامد هم بر آن ** این چنین طعنه زدند آن کافران