English    Türkçe    فارسی   

3
4248-4272

  • ظاهر قرآن چو شخص آدمیست ** که نقوشش ظاهر و جانش خفیست
  • مرد را صد سال عم و خال او ** یک سر مویی نبیند حال او
  • بیان آنک رفتن انبیا و اولیا به کوهها و غارها جهت پنهان کردن خویش نیست و جهت خوف تشویش خلق نیست بلک جهت ارشاد خلق است و تحریض بر انقطاع از دنیا به قدر ممکن
  • آنک گویند اولیا در که بوند ** تا ز چشم مردمان پنهان شوند 4250
  • پیش خلق ایشان فراز صد که‌اند ** گام خود بر چرخ هفتم می‌نهند
  • پس چرا پنهان شود که‌جو بود ** کو ز صد دریا و که زان سو بود
  • حاجتش نبود به سوی که گریخت ** کز پیش کره‌ی فلک صد نعل ریخت
  • چرخ گردید و ندید او گرد جان ** تعزیت‌جامه بپوشید آسمان
  • گر به ظاهر آن پری پنهان بود ** آدمی پنهان‌تر از پریان بود 4255
  • نزد عاقل زان پری که مضمرست ** آدمی صد بار خود پنهان‌ترست
  • آدمی نزدیک عاقل چون خفیست ** چون بود آدم که در غیب او صفیست
  • تشبیه صورت اولیا و صورت کلام اولیا به صورت عصای موسی و صورت افسون عیسی علیهما السلام
  • آدمی همچون عصای موسی‌است ** آدمی همچون فسون عیسی‌است
  • در کف حق بهر داد و بهر زین ** قلب مومن هست بین اصبعین
  • ظاهرش چوبی ولیکن پیش او ** کون یک لقمه چو بگشاید گلو 4260
  • تو مبین ز افسون عیسی حرف و صوت ** آن ببین کز وی گریزان گشت موت
  • تو مبین ز افسونش آن لهجات پست ** آن نگر که مرده بر جست و نشست
  • تو مبین مر آن عصا را سهل یافت ** آن ببین که بحر خضرا را شکافت
  • تو ز دوری دیده‌ای چتر سیاه ** یک قدم فا پیش نه بنگر سپاه
  • تو ز دوری می‌نبینی جز که گرد ** اندکی پیش آ ببین در گرد مرد 4265
  • دیده‌ها را گرد او روشن کند ** کوهها را مردی او بر کند
  • چون بر آمد موسی از اقصای دشت ** کوه طور از مقدمش رقاص گشت
  • تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر
  • روی داود از فرش تابان شده ** کوهها اندر پیش نالان شده
  • کوه با داود گشته همرهی ** هردو مطرب مست در عشق شهی
  • یا جبال اوبی امر آمده ** هر دو هم‌آواز و هم‌پرده شده 4270
  • گفت داودا تو هجرت دیده‌ای ** بهر من از همدمان ببریده‌ای
  • ای غریب فرد بی مونس شده ** آتش شوق از دلت شعله زده