English    Türkçe    فارسی   

3
45-69

  • چون مزاج زشت او تبدیل یافت ** رفت زشتی از رخش چون شمع تافت 45
  • دایه‌ای کو طفل شیرآموز را ** تا بنعمت خوش کند پدفوز را
  • گر ببندد راه آن پستان برو ** برگشاید راه صد بستان برو
  • زانک پستان شد حجاب آن ضعیف ** از هزاران نعمت و خوان و رغیف
  • پس حیات ماست موقوف فطام ** اندک اندک جهد کن تم الکلام
  • ون جنین بد آدمی بد خون غذا ** از نجس پاکی برد مومن کذا  50
  • از فطام خون غذااش شیر شد ** وز فطام شیر لقمه‌گیر شد
  • وز فطام لقمه لقمانی شود ** طالب اشکار پنهانی شود
  • گر جنین را کس بگفتی در رحم ** هست بیرون عالمی بس منتظم
  • یک زمینی خرمی با عرض و طول ** اندرو صد نعمت و چندین اکول
  • کوهها و بحرها و دشتها ** بوستانها باغها و کشتها 55
  • آسمانی بس بلند و پر ضیا ** آفتاب و ماهتاب و صد سها
  • از جنوب و از شمال و از دبور ** باغها دارد عروسیها و سور
  • در صفت ناید عجایبهای آن ** تو درین ظلمت چه‌ای در امتحان
  • خون خوری در چارمیخ تنگنا ** در میان حبس و انجاس و عنا
  • او بحکم حال خود منکر بدی ** زین رسالت معرض و کافر شدی 60
  • کین محالست و فریبست و غرور ** زانک تصویری ندارد وهم کور
  • جنس چیزی چون ندید ادراک او ** نشنود ادراک منکرناک او
  • همچنانک خلق عام اندر جهان ** زان جهان ابدال می‌گویندشان
  • کین جهان چاهیست بس تاریک و تنگ ** هست بیرون عالمی بی بو و رنگ
  • هیچ در گوش کسی زیشان نرفت ** کین طمع آمد حجاب ژرف و زفت 65
  • گوش را بندد طمع از استماع ** چشم را بندد غرض از اطلاع
  • همچنانک آن جنین را طمع خون ** کان غذای اوست در اوطان دون
  • از حدیث این جهان محجوب کرد ** غیر خون او می‌نداند چاشت خورد
  • قصه‌ی خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح
  • آن شنیدی تو که در هندوستان ** دید دانایی گروهی دوستان