English    Türkçe    فارسی   

3
482-506

  • گوش را اکنون ز غفلت پاک کن ** استماع هجر آن غمناک کن
  • آن زکاتی دان که غمگین را دهی ** گوش را چون پیش دستانش نهی
  • بشنوی غمهای رنجوران دل ** فاقه‌ی جان شریف از آب و گل
  • خانه‌ی پر دود دارد پر فنی ** مر ورا بگشا ز اصغا روزنی 485
  • گوش تو او را چو راه دم شود ** دود تلخ از خانه‌ی او کم شود
  • غمگساری کن تو با ما ای روی ** گر به سوی رب اعلی می‌روی
  • این تردد حبس و زندانی بود ** که بنگذارد که جان سویی رود
  • این بدین سو آن بدان سو می‌کشد ** هر یکی گویا منم راه رشد
  • این تردد عقبه‌ی راه حقست ** ای خنک آن را که پایش مطلقست 490
  • بی‌تردد می‌رود در راه راست ** ره نمی‌دانی بجو گامش کجاست
  • گام آهو را بگیر و رو معاف ** تا رسی از گام آهو تا بناف
  • زین روش بر اوج انور می‌روی ** ای برادر گر بر آذر می‌روی
  • نه ز دریا ترس نه از موج و کف ** چون شنیدی تو خطاب لا تخف
  • لا تخف دان چونک خوفت داد حق ** نان فرستد چون فرستادت طبق 495
  • خوف آن کس راست کو را خوف نیست ** غصه‌ی آن کس را کش اینجا طوف نیست
  • روان شدن خواجه به سوی ده
  • خواجه در کار آمد و تجهیز ساخت ** مرغ عزمش سوی ده اشتاب تاخت
  • اهل و فرزندان سفر را ساختند ** رخت را بر گاو عزم انداختند
  • شادمانان و شتابان سوی ده ** که بری خوردیم از ده مژده ده
  • مقصد ما را چراگاه خوشست ** یار ما آنجا کریم و دلکشست 500
  • با هزاران آرزومان خوانده است ** بهر ما غرس کرم بنشانده است
  • ما ذخیره‌ی ده زمستان دراز ** از بر او سوی شهر آریم باز
  • بلک باغ ایثار راه ما کند ** در میان جان خودمان جا کند
  • عجلوا اصحابنا کی تربحوا ** عقل می‌گفت از درون لا تفرحوا
  • من رباح الله کونوا رابحین ** ان ربی لا یحب الفرحین 505
  • افرحوا هونا بما آتاکم ** کل آت مشغل الهاکم