English    Türkçe    فارسی   

3
889-913

  • عاقبت پیدا شود آثار این ** چون علامتها رسید ای نازنین
  • در زمان از سوی میدان نعره‌ها ** می‌رسید از خلق و پر می‌شد هوا 890
  • شاه از آن هیبت برون جست آن زمان ** پابرهنه کین چه غلغلهاست هان
  • از سوی میدان چه بانگست و غریو ** کز نهیبش می‌رمد جنی و دیو
  • گفت عمران شاه ما را عمر باد ** قوم اسرائیلیانند از تو شاد
  • از عطای شاه شادی می‌کنند ** رقص می‌آرند و کفها می‌زنند
  • گفت باشد کین بود اما ولیک ** وهم و اندیشه مرا پر کرد نیک 895
  • ترسیدن فرعون از آن بانگ
  • این صدا جان مرا تغییر کرد ** از غم و اندوه تلخم پیر کرد
  • پیش می‌آمد سپس می‌رفت شه ** جمله شب او همچو حامل وقت زه
  • هر زمان می‌گفت ای عمران مرا ** سخت از جا برده است این نعره‌ها
  • زهره نه عمران مسکین را که تا ** باز گوید اختلاط جفت را
  • که زن عمران به عمران در خزید ** تا که شد استاره‌ی موسی پدید 900
  • هر پیمبر که در آید در رحم ** نجم او بر چرخ گردد منتجم
  • پیدا شدن استاره‌ی موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان
  • بر فلک پیدا شد آن استاره‌اش ** کوری فرعون و مکر و چاره‌اش
  • روز شد گفتش که ای عمران برو ** واقف آن غلغل و آن بانگ شو
  • راند عمران جانب میدان و گفت ** این چه غلغل بود شاهنشه نخفت
  • هر منجم سر برهنه جامه‌پاک ** همچو اصحاب عزا بوسیده خاک 905
  • همچو اصحاب عزا آوازشان ** بد گرفته از فغان و سازشان
  • ریش و مو بر کنده رو بدریدگان ** خاک بر سر کرده خون‌پر دیدگان
  • گفت خیرست این چه آشوبست و حال ** بد نشانی می‌دهد منحوس سال
  • عذر آوردند و گفتند ای امیر ** کرد ما را دست تقدیرش اسیر
  • این همه کردیم و دولت تیره شد ** دشمن شه هست گشت و چیره شد 910
  • شب ستاره‌ی آن پسر آمد عیان ** کوری ما بر جبین آسمان
  • زد ستاره‌ی آن پیمبر بر سما ** ما ستاره‌بار گشتیم از بکا
  • با دل خوش شاد عمران وز نفاق ** دست بر سر می‌بزد کاه الفراق