English    Türkçe    فارسی   

4
1472-1496

  • هین روان کن ای امام المتقین ** این خیال‌اندیشگان را تا یقین
  • هر که در مکر تو دارد دل گرو ** گردنش را من زنم تو شاد رو
  • بر سر کوریش کوریها نهم ** او شکر پندارد و زهرش دهم
  • عقلها از نور من افروختند ** مکرها از مکر من آموختند 1475
  • چیست خود آلاجق آن ترکمان ** پیش پای نره پیلان جهان
  • آن چراغ او به پیش صرصرم ** خود چه باشد ای مهین پیغامبرم
  • خیز در دم تو بصور سهمناک ** تا هزاران مرده بر روید ز خاک
  • چون تو اسرافیل وقتی راست‌خیز ** رستخیزی ساز پیش از رستخیز
  • هر که گوید کو قیامت ای صنم ** خویش بنما که قیامت نک منم 1480
  • در نگر ای سایل محنت‌زده ** زین قیامت صد جهان افزون شده
  • ور نباشد اهل این ذکر و قنوت ** پس جواب الاحمق ای سلطان سکوت
  • ز آسمان حق سکوت آید جواب ** چون بود جانا دعا نامستجاب
  • ای دریغا وقت خرمنگاه شد ** لیک روز از بخت ما بیگاه شد
  • وقت تنگست و فراخی این کلام ** تنگ می‌آید برو عمر دوام 1485
  • نیزه‌بازی اندرین کوه‌های تنگ ** نیزه‌بازان را همی آرد به تنگ
  • وقت تنگ و خاطر و فهم عوام ** تنگ‌تر صد ره ز وقت است ای غلام
  • چون جواب احمق آمد خامشی ** این درازی در سخن چون می‌کشی
  • از کمال رحمت و موج کرم ** می‌دهد هر شوره را باران و نم
  • در بیان آنک ترک الجواب جواب مقرر این سخن کی جواب الاحمق سکوت شرح این هر دو درین قصه است کی گفته می‌آید
  • بود شاهی بود او را بنده‌ای ** مرده عقلی بود و شهوت‌زنده‌ای 1490
  • خرده‌های خدمتش بگذاشتی ** بد سگالیدی نکو پنداشتی
  • گفت شاهنشه جرااش کم کنید ** ور بجنگد نامش از خط بر زنید
  • عقل او کم بود و حرص او فزون ** چون جرا کم دید شد تند و حرون
  • عقل بودی گرد خود کردی طواف ** تا بدیدی جرم خود گشتی معاف
  • چون خری پابسته تندد از خری ** هر دو پایش بسته گردد بر سری 1495
  • پس بگوید خر که یک بندم بست ** خود مدان کان دو ز فعل آن خسست
  • در تفسیر این حدیث مصطفی علیه‌السلام کی ان الله تعالی خلق الملائکة و رکب فیهم العقل و خلق البهائم و رکب فیها الشهوة و خلق بنی آدم و رکب فیهم العقل و الشهوة فمن غلب عقله شهوته فهو اعلی من الملائکة و من غلب شهوته عقله فهو ادنی من البهائم