English    Türkçe    فارسی   

4
2708-2732

  • هر دو سوزنده چو ذوزخ ضد نور ** هر دو چون دوزخ ز نور دل نفور
  • زانک دوزخ گوید ای مومن تو زود ** برگذر که نورت آتش را ربود
  • بگذر اى مومن كه نورت مىكشد ** آتشم را چون كه دامن مىكشد 2710
  • می‌رمد آن دوزخی از نور هم ** زانک طبع دوزخستش ای صنم
  • دوزخ از مومن گریزد آنچنان ** که گریزد مومن از دوزخ به جان
  • زانک جنس نار نبود نور او ** ضد نار آمد حقیقت نورجو
  • در حدیث آمدی که مومن در دعا ** چون امان خواهد ز دوزخ از خدا
  • دوزخ از وی هم امان خواهد به جان ** که خدایا دور دارم از فلان 2715
  • جاذبه‌ی جنسیتست اکنون ببین ** که تو جنس کیستی از کفر و دین
  • گر بهامان مایلی هامانیی ** ور به موسی مایلی سبحانیی
  • ور بهر و مایلی انگیخته ** نفس و عقلی هر دوان آمیخته
  • هر دو در جنگند هان و هان بکوش ** تا شود غالب معانی بر نقوش
  • در جهان جنگ شادی این بسست ** که ببینی بر عدو هر دم شکست 2720
  • آن ستیزه‌رو بسختی عاقبت ** گفت با هامان برای مشورت
  • وعده‌های آن کلیم‌الله را ** گفت و محرم ساخت آن گمراه را
  • مشورت کردن فرعون با وزیرش هامان در ایمان آوردن به موسی علیه‌السلام
  • گفت با هامان چون تنهااش بدید ** جست هامان و گریبان را درید
  • بانگها زد گریه‌ها کرد آن لعین ** کوفت دستار و کله را بر زمین
  • که چگونه گفت اندر روی شاه ** این چنین گستاخ آن حرف تباه 2725
  • جمله عالم را مسخر کرده تو ** کار را با بخت چون زر کرده تو
  • از مشارق وز مغارب بی‌لجاج ** سوی تو آرند سلطانان خراج
  • پادشاهان لب همی مالند شاد ** بر ستانه‌ی خاک تو این کیقباد
  • اسپ یاغی چون ببیند اسپ ما ** رو بگرداند گریزد بی عصا
  • تاکنون معبود و مسجود جهان ** بوده‌ای گردی کمینه‌ی بندگان 2730
  • در هزار آتش شدن زین خوشترست ** که خداوندی شود بنده‌پرست
  • نه بکش اول مرا ای شاه چین ** تا نبیند چشم من بر شاه این