English    Türkçe    فارسی   

4
3504-3528

  • در دعا بود او که ناگه نعره‌ای ** از دل قبطی بجست و غره‌ای
  • که هلا بشتاب و ایمان عرضه کن ** تا ببرم زود زنار کهن 3505
  • آتشی در جان من انداختند ** مر بلیسی را به جان بنواختند
  • دوستی تو و از تو ناشکفت ** حمدلله عاقبت دستم گرفت
  • کیمیایی بود صحبتهای تو ** کم مباد از خانه‌ی دل پای تو
  • تو یکی شاخی بدی از نخل خلد ** چون گرفتم او مرا تا خلد برد
  • سیل بود آنک تنم را در ربود ** برد سیلم تا لب دریای جود 3510
  • من به بوی آب رفتم سوی سیل ** بحر دیدم در گرفتم کیل کیل
  • طاس آوردش که اکنون آب‌گیر ** گفت رو شد آبها پیشم حقیر
  • شربتی خوردم ز الله اشتری ** تا به محشر تشنگی ناید مرا
  • آنک جوی و چشمه‌ها را آب داد ** چشمه‌ای در اندرون من گشاد
  • این جگر که بود گرم و آب‌خوار ** گشت پیش همت او آب خوار 3515
  • کاف کافی آمد او بهر عباد ** صدق وعده‌ی کهیعص
  • کافیم بدهم ترا من جمله خیر ** بی‌سبب بی‌واسطه‌ی یاری غیر
  • کافیم بی‌نان ترا سیری دهم ** بی‌سپاه و لشکرت میری دهم
  • بی‌بهارت نرگس و نسرین دهم ** بی‌کتاب و اوستا تلقین دهم
  • کافیم بی داروت درمان کنم ** گور را و چاه را میدان کنم 3520
  • موسیی را دل دهم با یک عصا ** تا زند بر عالمی شمشیرها
  • دست موسی را دهم یک نور و تاب ** که طپانچه می‌زند بر آفتاب
  • چوب را ماری کنم من هفت سر ** که نزاید ماده مار او را ز نر
  • خون نیامیزم در آب نیل من ** خود کنم خون عین آبش را به فن
  • شادیت را غم کنم چون آب نیل ** که نیابی سوی شادیها سبیل 3525
  • باز چون تجدید ایمان بر تنی ** باز از فرعون بیزاری کنی
  • موسی رحمت ببینی آمده ** نیل خون بینی ازو آبی شده
  • چون سر رشته نگه داری درون ** نیل ذوق تو نگردد هیچ خون