English    Türkçe    فارسی   

4
3514-3538

  • آنک جوی و چشمه‌ها را آب داد ** چشمه‌ای در اندرون من گشاد
  • این جگر که بود گرم و آب‌خوار ** گشت پیش همت او آب خوار 3515
  • کاف کافی آمد او بهر عباد ** صدق وعده‌ی کهیعص
  • کافیم بدهم ترا من جمله خیر ** بی‌سبب بی‌واسطه‌ی یاری غیر
  • کافیم بی‌نان ترا سیری دهم ** بی‌سپاه و لشکرت میری دهم
  • بی‌بهارت نرگس و نسرین دهم ** بی‌کتاب و اوستا تلقین دهم
  • کافیم بی داروت درمان کنم ** گور را و چاه را میدان کنم 3520
  • موسیی را دل دهم با یک عصا ** تا زند بر عالمی شمشیرها
  • دست موسی را دهم یک نور و تاب ** که طپانچه می‌زند بر آفتاب
  • چوب را ماری کنم من هفت سر ** که نزاید ماده مار او را ز نر
  • خون نیامیزم در آب نیل من ** خود کنم خون عین آبش را به فن
  • شادیت را غم کنم چون آب نیل ** که نیابی سوی شادیها سبیل 3525
  • باز چون تجدید ایمان بر تنی ** باز از فرعون بیزاری کنی
  • موسی رحمت ببینی آمده ** نیل خون بینی ازو آبی شده
  • چون سر رشته نگه داری درون ** نیل ذوق تو نگردد هیچ خون
  • من گمان بردم که ایمان آورم ** تا ازین طوفان خون آبی خورم
  • من چه دانستم که تبدیلی کند ** در نهاد من مرا نیلی کند 3530
  • سوی چشم خود یکی نیلم روان ** برقرارم پیش چشم دیگران
  • هم‌چنانک این جهان پیش نبی ** غرق تسبیحست و پیش ما غبی
  • پیش چشمش این جهان پر عشق و داد ** پیش چشم دیگران مرده و جماد
  • پست و بالا پیش چشمش تیزرو ** از کلوخ و خشت او نکته شنو
  • با عوام این جمله بسته و مرده‌ای ** زین عجب‌تر من ندیدم پرده‌ای 3535
  • گورها یکسان به پیش چشم ما ** روضه و حفره به چشم اولیا
  • عامه گفتندی که پیغامبر ترش ** از چه گشتست و شدست او ذوق‌کش
  • خاص گفتندی که سوی چشمتان ** می‌نماید او ترش ای امتان