English    Türkçe    فارسی   

4
979-1003

  • این عجب قرنیست بر روی زمین ** پیر گشتم من ندیدم جنس این
  • زین رسالت سنگها چون ناله داشت ** تا چه خواهد بر گنه کاران گماشت 980
  • سنگ بی‌جرمست در معبودیش ** تو نه‌ای مضطر که بنده بودیش
  • او که مضطر این چنین ترسان شدست ** تا که بر مجرم چه‌ها خواهند بست
  • خبر یافتن جد مصطفی عبدالمطلب از گم کردن حلیمه محمد را علیه‌السلام و طالب شدن او گرد شهر و نالیدن او بر در کعبه و از حق درخواستن و یافتن او محمد را علیه‌السلام
  • چون خبر یابید جد مصطفی ** از حلیمه وز فغانش بر ملا
  • وز چنان بانگ بلند و نعره‌ها ** که بمیلی می‌رسید از وی صدا
  • زود عبدالمطلب دانست چیست ** دست بر سینه همی‌زد می‌گریست 985
  • آمد از غم بر در کعبه بسوز ** کای خبیر از سر شب وز راز روز
  • خویشتن را من نمی‌بینم فنی ** تا بود هم‌راز تو هم‌چون منی
  • خویشتن را من نمی‌بینم هنر ** تا شوم مقبول این مسعود در
  • یا سر و سجده‌ی مرا قدری بود ** یا باشکم دولتی خندان شود
  • لیک در سیمای آن در یتیم ** دیده‌ام آثار لطفت ای کریم 990
  • که نمی‌ماند به ما گرچه ز ماست ** ما همه مسیم و احمد کیمیاست
  • آن عجایبها که من دیدم برو ** من ندیدم بر ولی و بر عدو
  • آنک فضل تو درین طفلیش داد ** کس نشان ندهد به صد ساله جهاد
  • چون یقین دیدم عنایتهای تو ** بر وی او دریست از دریای تو
  • من هم او را می شفیع آرم به تو ** حال او ای حال‌دان با من بگو 995
  • از درون کعبه آمد بانگ زود ** که هم‌اکنون رخ به تو خواهد نمود
  • با دو صد اقبال او محظوظ ماست ** با دو صد طلب ملک محفوظ ماست
  • ظاهرش را شهره‌ی گیهان کنیم ** باطنش را از همه پنهان کنیم
  • زر کان بود آب و گل ما زرگریم ** که گهش خلخال و گه خاتم بریم
  • گه حمایلهای شمشیرش کنیم ** گاه بند گردن شیرش کنیم 1000
  • گه ترنج تخت بر سازیم ازو ** گاه تاج فرقهای ملک‌جو
  • عشقها داریم با این خاک ما ** زانک افتادست در قعده‌ی رضا
  • گه چنین شاهی ازو پیدا کنیم ** گه هم او را پیش شه شیدا کنیم