English    Türkçe    فارسی   

5
1398-1422

  • لقمه اندازه نخورد از حرص خود  ** در گلو بگرفت لقمه مرگ بد 
  • لقمه اندازه خور ای مرد حریص  ** گرچه باشد لقمه حلوا و خبیص 
  • حق تعالی داد میزان را زبان  ** هین ز قرآن سوره‌ی رحمن بخوان  1400
  • هین ز حرص خویش میزان را مهل  ** آز و حرص آمد ترا خصم مضل 
  • حرص جوید کل بر آید او ز کل  ** حرص مپرست ای فجل ابن الفجل 
  • آن کنیزک می‌شد و می‌گفت آه  ** کردی ای خاتون تو استا را به راه 
  • کار بی‌استاد خواهی ساختن  ** جاهلانه جان بخواهی باختن 
  • ای ز من دزدیده علمی ناتمام  ** ننگ آمد که بپرسی حال دام  1405
  • هم بچیدی دانه مرغ از خرمنش  ** هم نیفتادی رسن در گردنش 
  • دانه کمتر خور مکن چندین رفو  ** چون کلوا خواندی بخوان لا تسرفوا 
  • تا خوری دانه نیفتی تو به دام  ** این کند علم و قناعت والسلام 
  • نعمت از دنیا خورد عاقل نه غم  ** جاهلان محروم مانده در ندم 
  • چون در افتد در گلوشان حبل دام  ** دانه خوردن گشت بر جمله حرام  1410
  • مرغ اندر دام دانه کی خورد  ** دانه چون زهرست در دام ار چرد 
  • مرغ غافل می‌خورد دانه ز دام  ** هم‌چو اندر دام دنیا این عوام 
  • باز مرغان خبیر هوشمند  ** کرده‌اند از دانه خود را خشک‌بند 
  • که اندرون دام دانه زهرباست  ** کور آن مرغی که در فخ دانه خواست 
  • صاحب دام ابلهان را سر برید  ** وآن ظریفان را به مجلسها کشید  1415
  • که از آنها گوشت می‌آید به کار  ** وز ظریفان بانگ و ناله‌ی زیر و زار 
  • پس کنیزک آمد از اشکاف در  ** دید خاتون را به مرده زیر خر 
  • گفت ای خاتون احمق این چه بود  ** گر ترا استاد خود نقشی نمود 
  • ظاهرش دیدی سرش از تو نهان  ** اوستا ناگشته بگشادی دکان 
  • کیر دیدی هم‌چو شهد و چون خبیص  ** آن کدو را چون ندیدی ای حریص  1420
  • یا چون مستغرق شدی در عشق خر  ** آن کدو پنهان بماندت از نظر 
  • ظاهر صنعت بدیدی زوستاد  ** اوستادی برگرفتی شاد شاد