English    Türkçe    فارسی   

5
1491-1515

  • چون بکاری در زمین اصل کار  ** تا بروید هر یکی را صد هزار 
  • گیرم اکنون تخم را گر کاشتی  ** در زمینی که سبب پنداشتی 
  • چون دو سه سال آن نروید چون کنی  ** جز که در لابه و دعا کف در زنی 
  • دست بر سر می‌زنی پیش اله  ** دست و سر بر دادن رزقش گواه 
  • تا بدانی اصل اصل رزق اوست  ** تا همو را جوید آنک رزق‌جوست  1495
  • رزق از وی جو مجو از زید و عمرو  ** مستی از وی جو مجو از بنگ و خمر 
  • توانگری زو خو نه از گنج و مال  ** نصرت از وی خواه نه از عم و خال 
  • عاقبت زینها بخواهی ماندن  ** هین کرا خواهی در آن دم خواندن 
  • این دم او را خوان و باقی را بمان  ** تا تو باشی وارث ملک جهان 
  • چون یفر المرء آید من اخیه  ** یهرب المولود یوما من ابیه  1500
  • زان شود هر دوست آن ساعت عدو  ** که بت تو بود و از ره مانع او 
  • روی از نقاش رو می‌تافتی  ** چون ز نقشی انس دل می‌یافتی 
  • این دم ار یارانت با تو ضد شوند  ** وز تو برگردند و در خصمی روند 
  • هین بگو نک روز من پیروز شد  ** آنچ فردا خواست شد امروز شد 
  • ضد من گشتند اهل این سرا  ** تا قیامت عین شد پیشین مرا  1505
  • پیش از آنک روزگار خود برم  ** عمر با ایشان به پایان آورم 
  • کاله‌ی معیوب بخریده بدم  ** شکر کز عیبش بگه واقف شدم 
  • پیش از آن کز دست سرمایه شدی  ** عاقبت معیوب بیرون آمدی 
  • مال رفته عمر رفته ای نسیب  ** ماه و جان داده پی کاله‌ی معیب 
  • رخت دادم زر قلبی بستدم  ** شاد شادان سوی خانه می‌شدم  1510
  • شکر کین زر قلب پیدا شد کنون  ** پیش از آنک عمر بگذشتی فزون 
  • قلب ماندی تا ابد در گردنم  ** حیف بودی عمر ضایع کردنم 
  • چون بگه‌تر قلبی او رو نمود  ** پای خود زو وا کشم من زود زود 
  • یار تو چون دشمنی پیدا کند  ** گر حقد و رشک او بیرون زند 
  • تو از آن اعراض او افغان مکن  ** خویشتن را ابله و نادان مکن  1515