English    Türkçe    فارسی   

5
2147-2171

  • ژغژغ آن زان تحمل می‌کنی  ** تا که خاموشانه بر مغزی زنی 
  • چند گاهی بی‌لب و بی‌گوش شو  ** وانگهان چون لب حریف نوش شو 
  • چند گفتی نظم و نثر و راز فاش  ** خواجه یک روز امتحان کن گنگ باش 
  • حکایت در تقریر این سخن کی چندین گاه گفت ذکر را آزمودیم مدتی صبر و خاموشی را بیازماییم 
  • چند پختی تلخ و تیز و شورگز  ** این یکی بار امتحان شیرین بپز  2150
  • آن یکی را در قیامت ز انتباه  ** در کف آید نامه‌ی عصیان سیاه 
  • سرسیه چون نامه‌های تعزیه  ** پر معاصی متن نامه و حاشیه 
  • جمله فسق و معصیت بد یک سری  ** هم‌چو دارالحرب پر از کافری 
  • آنچنان نامه‌ی پلید پر وبال  ** در یمین ناید درآید در شمال 
  • خود همین‌جا نامه‌ی خود را ببین  ** دست چپ را شاید آن یا در یمین  2155
  • موزه‌ی چپ کفش چپ هم در دکان  ** آن چپ دانیش پیش از امتحان 
  • چون نباشی راست می‌دان که چپی  ** هست پیدا نعره‌ی شیر و کپی 
  • آنک گل را شاهد و خوش‌بو کند  ** هر چپی را راست فضل او کند 
  • هر شمالی را یمینی او دهد  ** بحر را ماء معینی او دهد 
  • گر چپی با حضرت او راست باش  ** تا ببینی دست‌برد لطفهاش  2160
  • تو روا داری که این نامه‌ی مهین  ** بگذرد از چپ در آید در یمین 
  • این چنین نامه که پرظلم و جفاست  ** کی بود خود درخور اندر دست راست 
  • در بیان کسی کی سخنی گوید کی حال او مناسب آن سخن و آن دعوی نباشد چنان که کفره و لن سالتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله خدمت بت سنگین کردن و جان و زر فدای او کردن چه مناسب باشد با جانی کی داند کی خالق سموات و ارض و خلایق الهیست سمیعی بصیری حاضری مراقبی مستولی غیوری الی آخره 
  • زاهدی را یک زنی بد بس غیور  ** هم بد او را یک کنیزک هم‌چو حور 
  • زان ز غیرت پاس شوهر داشتی  ** با کنیزک خلوتش نگذاشتی 
  • مدتی زن شد مراقب هر دو را  ** تاکشان فرصت نیفتد در خلا  2165
  • تا در آمد حکم و تقدیر اله  ** عقل حارس خیره‌سر گشت و تباه 
  • حکم و تقدیرش چو آید بی‌وقوف  ** عقل کی بود در قمر افتد خسوف 
  • بود در حمام آن زن ناگهان  ** یادش آمد طشت و در خانه بد آن 
  • با کنیزک گفت رو هین مرغ‌وار  ** طشت سیمین را ز خانه‌ی ما بیار 
  • آن کنیزک زنده شد چون این شنید  ** که به خواجه این زمان خواهد رسید  2170
  • خواجه در خانه‌ست و خلوت این زمان  ** پس دوان شد سوی خانه شادمان