English    Türkçe    فارسی   

5
2232-2256

  • زانک آواز و رخش زن‌وار بود  ** لیک شهوت کامل و بیدار بود 
  • چادر و سربند پوشیده و نقاب  ** مرد شهوانی و در غره‌ی شباب 
  • دختران خسروان را زین طریق  ** خوش همی‌مالید و می‌شست آن عشیق 
  • توبه‌ها می‌کرد و پا در می‌کشید  ** نفس کافر توبه‌اش را می‌درید  2235
  • رفت پیش عارفی آن زشت‌کار  ** گفت ما را در دعایی یاد دار 
  • سر او دانست آن آزادمرد  ** لیک چون حلم خدا پیدا نکرد 
  • بر لبش قفلست و در دل رازها  ** لب خموش و دل پر از آوازها 
  • عارفان که جام حق نوشیده‌اند  ** رازها دانسته و پوشیده‌اند 
  • هر کرا اسرار کار آموختند  ** مهر کردند و دهانش دوختند  2240
  • سست خندید و بگفت ای بدنهاد  ** زانک دانی ایزدت توبه دهاد 
  • در بیان آنک دعای عارف واصل و درخواست او از حق هم‌چو درخواست حقست از خویشتن کی کنت له سمعا و بصرا و لسانا و یدا و قوله و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی و آیات و اخبار و آثار درین بسیارست و شرح سبب ساختن حق تا مجرم را گوش گرفته بتوبه‌ی نصوح آورد 
  • آن دعا از هفت گردون در گذشت  ** کار آن مسکین به آخر خوب گشت 
  • که آن دعای شیخ نه چون هر دعاست  ** فانی است و گفت او گفت خداست 
  • چون خدا از خود سال و کد کند  ** پس دعای خویش را چون رد کند 
  • یک سبب انگیخت صنع ذوالجلال  ** که رهانیدش ز نفرین و وبال  2245
  • اندر آن حمام پر می‌کرد طشت  ** گوهری از دختر شه یاوه گشت 
  • گوهری از حلقه‌های گوش او  ** یاوه گشت و هر زنی در جست و جو 
  • پس در حمام را بستند سخت  ** تا بجویند اولش در پیچ رخت 
  • رختها جستند و آن پیدا نشد  ** دزد گوهر نیز هم رسوا نشد 
  • پس به جد جستن گرفتند از گزاف  ** در دهان و گوش و اندر هر شکاف  2250
  • در شکاف تحت و فوق و هر طرف  ** جست و جو کردند دری خوش صدف 
  • بانگ آمد که همه عریان شوید  ** هر که هستید ار عجوز و گر نوید 
  • یک به یک را حاجبه جستن گرفت  ** تا پدید آید گهردانه‌ی شگفت 
  • آن نصوح از ترس شد در خلوتی  ** روی زرد و لب کبود از خشیتی 
  • پیش چشم خویش او می‌دید مرگ  ** رفت و می‌لرزید او مانند برگ  2255
  • گفت یارب بارها برگشته‌ام  ** توبه‌ها و عهدها بشکسته‌ام