English    Türkçe    فارسی   

5
2369-2393

  • خر ز هر سو مرکب تازی بدید  ** با نوا و فربه و خوب و جدید 
  • زیر پاشان روفته آبی زده  ** که به وقت وجو به هنگام آمده  2370
  • خارش و مالش مر اسپان را بدید  ** پوز بالا کرد کای رب مجید 
  • نه که مخلوق توم گیرم خرم  ** از چه زار و پشت ریش و لاغرم 
  • شب ز درد پشت و از جوع شکم  ** آرزومندم به مردن دم به دم 
  • حال این اسپان چنین خوش با نوا  ** من چه مخصوصم به تعذیب و بلا 
  • ناگهان آوازه‌ی پیگار شد  ** تازیان را وقت زین و کار شد  2375
  • زخمهای تیر خوردند از عدو  ** رفت پیکانها دریشان سو به سو 
  • از غزا باز آمدند آن تازیان  ** اندر آخر جمله افتاده ستان 
  • پایهاشان بسته محکم با نوار  ** نعلبندان ایستاده بر قطار 
  • می‌شکافیدند تن‌هاشان بنیش  ** تا برون آرند پیکانها ز ریش 
  • آن خر آن را دید و می‌گفت ای خدا  ** من به فقر و عافیت دادم رضا  2380
  • زان نوا بیزارم و زان زخم زشت  ** هرکه خواهد عافیت دنیا بهشت 
  • ناپسندیدن روباه گفتن خر را کی من راضیم به قسمت 
  • گفت روبه جستن رزق حلال  ** فرض باشد از برای امتثال 
  • عالم اسباب و چیزی بی‌سبب  ** می‌نباید پس مهم باشد طلب 
  • وابتغوا من فضل الله است امر  ** تا نباید غصب کردن هم‌چو نمر 
  • گفت پیغامبر که بر رزق ای فتی  ** در فرو بسته‌ست و بر در قفلها  2385
  • جنبش و آمد شد ما و اکتساب  ** هست مفتاحی بر آن قفل و حجاب 
  • بی‌کلید این در گشادن راه نیست  ** بی‌طلب نان سنت الله نیست 
  • جواب گفتن خر روباه را 
  • گفت از ضعف توکل باشد آن  ** ورنه بدهد نان کسی که داد جان 
  • هر که جوید پادشاهی و ظفر  ** کم نیاید لقمه‌ی نان ای پسر 
  • دام و دد جمله همه اکال رزق  ** نه پی کسپ‌اند نه حمال رزق  2390
  • جمله را رزاق روزی می‌دهد  ** قسمت هر یک به پیشش می‌نهد 
  • رزق آید پیش هر که صبر جست  ** رنج کوششها ز بی‌صبری تست 
  • جواب گفتن روبه خر را 
  • گفت روبه آن توکل نادرست  ** کم کسی اندر توکل ماهرست