English    Türkçe    فارسی   

5
278-302

  • کرد الحاحش بخور شیر و رقاق  ** گفت گشتم سیر والله بی‌نفاق 
  • این تکلف نیست نی ناموس و فن  ** سیرتر گشتم از آنک دوش من 
  • در عجب ماندند جمله اهل بیت  ** پر شد این قندیل زین یک قطره زیت  280
  • آنچ قوت مرغ بابیلی بود  ** سیری معده‌ی چنین پیلی شود 
  • فجفجه افتاد اندر مرد و زن  ** قدر پشه می‌خورد آن پیل‌تن 
  • حرص و وهم کافری سرزیر شد  ** اژدها از قوت موری سیر شد 
  • آن گدا چشمی کفر از وی برفت  ** لوت ایمانیش لمتر کرد و زفت 
  • آنک از جوع البقر او می‌طپید  ** هم‌چو مریم میوه‌ی جنت بدید  285
  • میوه‌ی جنت سوی چشمش شتافت  ** معده‌ی چون دوزخش آرام یافت 
  • ذات ایمان نعمت و لوتیست هول  ** ای قناعت کرده از ایمان به قول 
  • بیان آنک نور که غذای جانست غذای جسم اولیا می‌شود تا او هم یار می‌شود روح را کی اسلم شیطانی علی یدی 
  • گرچه آن مطعوم جانست و نظر  ** جسم را هم زان نصیبست ای پسر 
  • گر نگشتی دیو جسم آن را اکول  ** اسلم الشیطان نفرمودی رسول 
  • دیو زان لوتی که مرده حی شود  ** تا نیاشامد مسلمان کی شود  290
  • دیو بر دنیاست عاشق کور و کر  ** عشق را عشقی دگر برد مگر 
  • از نهان‌خانه‌ی یقین چون می‌چشد  ** اندک‌اندک رخت عشق آنجا کشد 
  • یا حریص االبطن عرج هکذا  ** انما المنهاج تبدیل الغذا 
  • یا مریض القلب عرج للعلاج  ** جملة التدبیر تبدیل المزاج 
  • ایها المحبوس فی رهن الطعام  ** سوف تنجو ان تحملت الفطام  295
  • ان فی‌الجوع طعام وافر  ** افتقدها وارتج یا نافر 
  • اغتذ بالنور کن مثل البصر  ** وافق الاملاک یا خیر البشر 
  • چون ملک تسبیح حق را کن غذا  ** تا رهی هم‌چون ملایک از اذا 
  • جبرئیل ار سوی جیفه کم تند  ** او به قوت کی ز کرکس کم زند 
  • حبذا خوانی نهاده در جهان  ** لیک از چشم خسیسان بس نهان  300
  • گر جهان باغی پر از نعمت شود ** قسم موش و مار هم خاکی بود
  • انکار اهل تن غذای روح را و لرزیدن ایشان بر غذای خسیس 
  • قسم او خاکست گر دی گر بهار  ** میر کونی خاک چون نوشی چو مار