English    Türkçe    فارسی   

5
3583-3607

  • گفت نه نه من حریف آن میم  ** من به ذوق این خوشی قانع نیم 
  • من چنان خواهم که هم‌چون یاسمین  ** کژ همی‌گردم چنان گاهی چنین 
  • وارهیده از همه خوف و امید  ** کژ همی‌گردم بهر سو هم‌چو بید  3585
  • هم‌چو شاخ بید گردان چپ و راست  ** که ز بادش گونه گونه رقصهاست 
  • آنک خو کردست با شادی می  ** این خوشی را کی پسندد خواجه کی 
  • انبیا زان زین خوشی بیرون شدند  ** که سرشته در خوشی حق بدند 
  • زانک جانشان آن خوشی را دیده بود  ** این خوشیها پیششان بازی نمود 
  • با بت زنده کسی چون گشت یار  ** مرده را چون در کشد اندر کنار  3590
  • تفسیر این آیت که و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لوکانوا یعلمون کی در و دیوار و عرصه‌ی آن عالم و آب و کوزه و میوه و درخت همه زنده‌اند و سخن‌گوی و سخن‌شنو و جهت آن فرمود مصطفی علیه السلام کی الدنیا جیفه و طلابها کلاب و اگر آخرت را حیات نبودی آخرت هم جیفه بودی جیفه را برای مردگیش جیفه گویند نه برای بوی زشت و فرخجی 
  • آن جهان چون ذره ذره زنده‌اند  ** نکته‌دانند و سخن گوینده‌اند 
  • در جهان مرده‌شان آرام نیست  ** کین علف جز لایق انعام نیست 
  • هر که را گلشن بود بزم و وطن  ** کی خورد او باده اندر گولخن 
  • جای روح پاک علیین بود  ** کرم باشد کش وطن سرگین بود 
  • بهر مخمور خدا جام طهور  ** بهر این مرغان کور این آب شور  3595
  • هر که عدل عمرش ننمود دست  ** پیش او حجاج خونی عادلست 
  • دختران را لعبت مرده دهند  ** که ز لعب زندگان بی‌آگهند 
  • چون ندارند از فتوت زور و دست  ** کودکان را تیغ چوبین بهترست 
  • کافران قانع بنقش انبیا  ** که نگاریده‌ست اندر دیرها 
  • زان مهان ما را چو دور روشنیست  ** هیچ‌مان پروای نقش سایه نیست  3600
  • این یکی نقشش نشسته در جهان  ** وآن دگر نقشش چو مه در آسمان 
  • این دهانش نکته‌گویان با جلیس  ** و آن دگر با حق به گفتار و انیس 
  • گوش ظاهر این سخن را ضبط کن  ** گوش جانش جاذب اسرار کن 
  • چشم ظاهر ضابط حلیه‌ی بشر  ** چشم سر حیران مازاغ البصر 
  • پای ظاهر در صف مسجد صواف  ** پای معنی فوق گردون در طواف  3605
  • جزو جزوش را تو بشمر هم‌چنین  ** این درون وقت و آن بیرون حین 
  • این که در وقتست باشد تا اجل  ** وان دگر یار ابد قرن ازل