English    Türkçe    فارسی   

5
3997-4021

  • قصد جفت دیگران کردم ز جاه  ** بر من آمد آن و افتادم به چاه 
  • من در خانه‌ی کسی دیگر زدم  ** او در خانه‌ی مرا زد لاجرم 
  • هر که با اهل کسان شد فسق‌جو  ** اهل خود را دان که قوادست او 
  • زانک مثل آن جزای آن شود  ** چون جزای سیه مثلش بود  4000
  • چون سبب کردی کشیدی سوی خویش  ** مثل آن را پس تو دیوثی و بیش 
  • غصب کردم از شه موصل کنیز  ** غصب کردند از من او را زود نیز 
  • او کامین من بد و لالای من  ** خاینش کرد آن خیانتهای من 
  • نیست وقت کین‌گزاری و انتقام  ** من به دست خویش کردم کار خام 
  • گر کشم کینه بر آن میر و حرم  ** آن تعدی هم بیاید بر سرم  4005
  • هم‌چنانک این یک بیامد در جزا  ** آزمودم باز نزمایم ورا 
  • درد صاحب موصلم گردن شکست  ** من نیارم این دگر را نیز خست 
  • داد حق‌مان از مکافات آگهی  ** گفت ان عدتم به عدنا به 
  • چون فزونی کردن اینجا سود نیست  ** غیر صبر و مرحمت محمود نیست 
  • ربنا انا ظلمنا سهو رفت  ** رحمتی کن ای رحیمیهات رفت  4010
  • عفو کردم تو هم از من عفو کن  ** از گناه نو ز زلات کهن 
  • گفت اکنون ای کنیزک وا مگو  ** این سخن را که شنیدم من ز تو 
  • با امیرت جفت خواهم کرد من  ** الله الله زین حکایت دم مزن 
  • تا نگردد او ز رویم شرمسار  ** کو یکی بد کرد و نیکی صد هزار 
  • بارها من امتحانش کرده‌ام  ** خوب‌تر از تو بدو بسپرده‌ام  4015
  • در امانت یافتم او را تمام  ** این قضایی بود هم از کرده‌هام 
  • پس به خود خواند آن امیر خویش را  ** کشت در خود خشم قهراندیش را 
  • کرد با او یک بهانه‌ی دل‌پذیر  ** که شدستم زین کنیزک من نفیر 
  • زان سبب کز غیرت و رشک کنیز  ** مادر فرزند دارد صد ازیز 
  • مادر فرزند را بس حقهاست  ** او نه درخورد چنین جور و جفاست  4020
  • رشک و غیرت می‌برد خون می‌خورد  ** زین کنیزک سخت تلخی می‌برد