English    Türkçe    فارسی   

5
4132-4156

  • گر نبودیت این انایی کینه‌کش  ** کی زدی بر ما چنین اقبال خوش 
  • شکر آنک از دار فانی می‌رهیم  ** بر سر این دار پندت می‌دهیم 
  • دار قتل ما براق رحلتست  ** دار ملک تو غرور و غفلتست 
  • این حیاتی خفیه در نقش ممات  ** وان مماتی خفیه در قشر حیات  4135
  • می‌نماید نور نار و نار نور  ** ورنه دنیا کی بدی دارالغرور 
  • هین مکن تعجیل اول نیست شو  ** چون غروب آری بر آ از شرق ضو 
  • از انایی ازل دل دنگ شد  ** این انایی سرد گشت و ننگ شد 
  • زان انای بی‌انا خوش گشت جان  ** شد جهان او از انایی جهان 
  • از انا چون رست اکنون شد انا  ** آفرینها بر انای بی عنا  4140
  • کو گریزان و انایی در پیش  ** می‌دود چون دید وی را بی ویش 
  • طالب اویی نگردد طالبت  ** چون بمردی طالبت شد مطلبت 
  • زنده‌ای کی مرده‌شو شوید ترا  ** طالبی کی مطلبت جوید ترا 
  • اندرین بحث ار خرده ره‌بین بدی  ** فخر رازی رازدان دین بدی 
  • لیک چون من لمن یذق لم یدر بود  ** عقل و تخییلات او حیرت فزود  4145
  • کی شود کشف از تفکر این انا  ** آن انا مکشوف شد بعد از فنا 
  • می‌فتد این عقلها در افتقاد  ** در مغا کی حلول و اتحاد 
  • ای ایاز گشته فانی ز اقتراب  ** هم‌چو اختر در شعاع آفتاب 
  • بلک چون نطفه مبدل تو به تن  ** نه از حلول و اتحادی مفتتن 
  • عفو کن ای عفو در صندوق تو  ** سابق لطفی همه مسبوق تو  4150
  • من کی باشم که بگویم عفو کن  ** ای تو سلطان و خلاصه‌ی امر کن 
  • من کی باشم که بوم من با منت  ** ای گرفته جمله منها دامنت 
  • مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعت‌گری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی انا اعلمکم بالله و اخشیکم لله و قال الله تعالی انما یخشی الله من عباده العلما 
  • من کی آرم رحم خلم آلود را  ** ره نمایم حلم علم‌اندود را 
  • صد هزاران صفع را ارزانیم  ** گر زبون صفعها گردانیم 
  • من چه گویم پیشت اعلامت کنم  ** یا که وا یادت دهم شرط کرم  4155
  • آنچ معلوم تو نبود چیست آن  ** وآنچ یادت نیست کو اندر جهان