English    Türkçe    فارسی   

5
4233-4238

  • قوس اگر از تیر دوزد دیو را  ** دلو پر آبست زرع و میو را 
  • حوت اگرچه کشتی غی بشکند  ** دوست را چون ثور کشتی می‌کند 
  • شمس اگر شب را بدرد چون اسد  ** لعل را زو خلعت اطلس رسد  4235
  • هر وجودی کز عدم بنمود سر  ** بر یکی زهرست و بر دیگر شکر 
  • دوست شو وز خوی ناخوش شو بری  ** تا ز خمره‌ی زهر هم شکر خوری 
  • زان نشد فاروق را زهری گزند  ** که بد آن تریاق فاروقیش قند