English    Türkçe    فارسی   

5
605-629

  • نبود او را حسرت نقلان و موت  ** لیک باشد حسرت تقصیر و فوت  605
  • هر که میرد خود تمنی باشدش  ** که بدی زین پیش نقل مقصدش 
  • گر بود بد تا بدی کمتر بدی  ** ور تقی تا خانه زوتر آمدی 
  • گوید آن بد بی‌خبر می‌بوده‌ام  ** دم به دم من پرده می‌افزوده‌ام 
  • گر ازین زودتر مرا معبر بدی  ** این حجاب و پرده‌ام کمتر بدی 
  • از حریصی کم دران روی قنوع  ** وز تکبر کم دران چهره‌ی خشوع  610
  • هم‌چنین از بخل کم در روی جود  ** وز بلیسی چهره‌ی خوب سجود 
  • بر مکن آن پر خلد آرای را  ** بر مکن آن پر ره‌پیمای را 
  • چون شنید این پند در وی بنگریست  ** بعد از آن در نوحه آمد می‌گریست 
  • نوحه و گریه‌ی دراز دردمند  ** هر که آنجا بود بر گریه‌ش فکند 
  • وآنک می‌پرسید پر کندن ز چیست  ** بی‌جوابی شد پشیمان می‌گریست  615
  • کز فضولی من چرا پرسیدمش  ** او ز غم پر بود شورانیدمش 
  • می‌چکید از چشم تر بر خاک آب  ** اندر آن هر قطره مدرج صد جواب 
  • گریه‌ی با صدق بر جانها زند  ** تا که چرخ و عرش را گریان کند 
  • عقل و دلها بی‌گمان عرشی‌اند  ** در حجاب از نور عرشی می‌زیند 
  • در بیان آنک عقل و روح در آب و گل محبوس‌اند هم‌چون هاروت و ماروت در چاه بابل 
  • هم‌چو هاروت و چو ماروت آن دو پاک  ** بسته‌اند اینجا به چاه سهمناک  620
  • عالم سفلی و شهوانی درند  ** اندرین چه گشته‌اند از جرم‌بند 
  • سحر و ضد سحر را بی‌اختیار  ** زین دو آموزند نیکان و شرار 
  • لیک اول پند بدهندش که هین  ** سحر را از ما میاموز و مچین 
  • ما بیاموزیم این سحر ای فلان  ** از برای ابتلا و امتحان 
  • که امتحان را شرط باشد اختیار  ** اختیاری نبودت بی‌اقتدار  625
  • میلها هم‌چون سگان خفته‌اند  ** اندریشان خیر و شر بنهفته‌اند 
  • چونک قدرت نیست خفتند این رده  ** هم‌چو هیزم‌پاره‌ها و تن‌زده 
  • تا که مرداری در آید در میان  ** نفخ صور حرص کوبد بر سگان 
  • چون در آن کوچه خری مردار شد  ** صد سگ خفته بدان بیدار شد