English    Türkçe    فارسی   

6
1826-1850

  • گر بهر دم نت بهار و خرمیست  ** هم‌چو چاش گل تنت انبار چیست 
  • چاش گل تن فکر تو هم‌چون گلاب  ** منکر گل شد گلاب اینت عجاب 
  • از کپی‌خویان کفران که دریغ  ** بر نبی‌خویان نثار مهر و میغ 
  • آن لجاج کفر قانون کپیست  ** وآن سپاس و شکر منهاج نبیست 
  • با کپی‌خویان تهتکها چه کرد  ** با نبی‌رویان تنسکها چه کرد  1830
  • در عمارتها سگانند و عقور  ** در خرابیهاست گنج عز و نور 
  • گر نبودی این بزوغ اندر خسوف  ** گم نکردی راه چندین فیلسوف 
  • زیرکان و عاقلان از گمرهی  ** دیده بر خرطوم داغ ابلهی 
  • باقی قصه‌ی فقیر روزی‌طلب بی‌واسطه‌ی کسب 
  • آن یکی بیچاره‌ی مفلس ز درد  ** که ز بی‌چیزی هزاران زهر خورد 
  • لابه کردی در نماز و در دعا  ** کای خداوند و نگهبان رعا  1835
  • بی ز جهدی آفریدی مر مرا  ** بی فن من روزیم ده زین سرا 
  • پنج گوهر دادیم در درج سر  ** پنج حس دیگری هم مستتر 
  • لا یعد این داد و لا یحصی ز تو  ** من کلیلم از بیانش شرم‌رو 
  • چونک در خلاقیم تنها توی  ** کار رزاقیم تو کن مستوی 
  • سالها زو این دعا بسیار شد  ** عاقبت زاری او بر کار شد  1840
  • هم‌چو آن شخصی که روزی حلال  ** از خدا می‌خواست بی‌کسب و کلال 
  • گاو آوردش سعادت عاقبت  ** عهد داود لدنی معدلت 
  • این متیم نیز زاریها نمود  ** هم ز میدان اجابت گو ربود 
  • گاه بدظن می‌شدی اندر دعا  ** از پی تاخیر پاداش و جزا 
  • باز ارجاء خداوند کریم  ** در دلش بشار گشتی و زعیم  1845
  • چون شدی نومید در جهد از کلال  ** از جناب حق شنیدی که تعال 
  • خافضست و رافعست این کردگار  ** بی ازین دو بر نیاید هیچ کار 
  • خفض ارضی بین و رفع آسمان  ** بی ازین دو نیست دورانش ای فلان 
  • خفض و رفع این زمین نوعی دگر  ** نیم سالی شوره نیمی سبز و تر 
  • خفض و رفع روزگار با کرب  ** نوع دیگر نیم روز و نیم شب  1850