English    Türkçe    فارسی   

6
2392-2416

  • برف گوناگون جمود هر جماد  ** در شتای بعد آن خورشید داد 
  • چون بتابد تف آن خورشید جشم  ** کوه گردد گاه ریگ و گاه پشم 
  • در گداز آید جمادات گران  ** چون گداز تن به وقت نقل جان 
  • چون رسیدند این سه همره منزلی  ** هدیه‌شان آورد حلوا مقبلی  2395
  • برد حلوا پیش آن هر سه غریب  ** محسنی از مطبخ انی قریب 
  • نان گرم و صحن حلوای عسل  ** برد آنک در ثوابش بود امل 
  • الکیاسه والادب لاهل المدر  ** الضیافه والقری لاهل الوبر 
  • الضیافة للغریب والقری  ** اودع الرحمن فی اهل القری 
  • کل یوم فی القری ضیف حدیث  ** ما له غیر الاله من مغیث  2400
  • کل لیل فی القری وفد جدید  ** ما لهم ثم سوی الله محید 
  • تخمه بودند آن دو بیگانه ز خور  ** بود صایم روز آن مومن مگر 
  • چون نماز شام آن حلوا رسید  ** بود مومن مانده در جوع شدید 
  • آن دو کس گفتند ما از خور پریم  ** امشبش بنهیم و فردایش خوریم 
  • صبر گیریم امشب از خور تن زنیم  ** بهر فردا لوت را پنهان کنیم  2405
  • گفت مومن امشب این خورده شود  ** صبر را بنهیم تا فردا بود 
  • پس بدو گفتند زین حکمت‌گری  ** قصد تو آن است تا تنها خوری 
  • گفت ای یاران نه که ما سه تنیم  ** چون خلاف افتاد تا قسمت کنیم 
  • هرکه خواهد قسم خود بر جان زند  ** هرکه خواهد قسم خود پنهان کند 
  • آن دو گفتندش ز قسمت در گذر  ** گوش کن قسام فی‌النار از خبر  2410
  • گفت قسام آن بود کو خویش را  ** کرد قسمت بر هوا و بر خدا 
  • ملک حق و جمله قسم اوستی  ** قسم دیگر را دهی دوگوستی 
  • این اسد غالب شدی هم بر سگان  ** گر نبودی نوبت آن بدرگان 
  • قصدشان آن کان مسلمان غم خورد  ** شب برو در بی‌نوایی بگذرد 
  • بود مغلوب او به تسلیم و رضا  ** گفت سمعا طاعة اصحابنا  2415
  • پس بخفتند آن شب و برخاستند  ** بامدادان خویش را آراستند