English    Türkçe    فارسی   

6
4128-4152

  • گفتش ابراهیم ای مرد سفر  ** کرکست من باشم اینت خوب‌تر 
  • چون ز من سازی به بالا نردبان  ** بی پریدن بر روی بر آسمان 
  • آنچنان که می‌رود تا غرب و شرق  ** بی ز زاد و راحله دل هم‌چو برق  4130
  • آنچنان که می‌رود شب ز اغتراب  ** حس مردم شهرها در وقت خواب 
  • آنچنان که عارف از راه نهان  ** خوش نشسته می‌رود در صد جهان 
  • گر ندادستش چنین رفتار دست  ** این خبرها زان ولایت از کیست 
  • این خبرها وین روایات محق  ** صد هزاران پیر بر وی متفق 
  • یک خلافی نی میان این عیون  ** آنچنان که هست در علم ظنون  4135
  • آن تحری آمد اندر لیل تار  ** وین حضور کعبه و وسط نهار 
  • خیز ای نمرود پر جوی از کسان  ** نردبانی نایدت زین کرکسان 
  • عقل جزوی کرکس آمد ای مقل  ** پر او با جیفه‌خواری متصل 
  • عقل ابدالان چو پر جبرئیل  ** می‌پرد تا ظل سدره میل میل 
  • باز سلطانم گشم نیکوپیم  ** فارغ از مردارم و کرکس نیم  4140
  • ترک کرکس کن که من باشم کست  ** یک پر من بهتر از صد کرکست 
  • چند بر عمیا دوانی اسپ را  ** باید استا پیشه را و کسپ را 
  • خویشتن رسوا مکن در شهر چین  ** عاقلی جو خویش از وی در مچین 
  • آن چه گوید آن فلاطون زمان  ** هین هوا بگار و رو بر وفق آن 
  • جمله می‌گویند اندر چین به جد  ** بهر شاه خویشتن که لم یلد  4145
  • شاه ما خود هیچ فرزندی نزاد  ** بلک سوی خویش زن را ره نداد 
  • هر که از شاهان ازین نوعش بگفت  ** گردنش با تیغ بران کرد جفت 
  • شاه گوید چونک گفتی این مقال  ** یا بکن ثابت که دارم من عیال 
  • مر مرا دختر اگر ثابت کنی  ** یافتی از تیغ تیزم آمنی 
  • ورنه بی شک  من  ببرم حلق تو ** بر کشم از صوفی جان دلق تو 4150
  • سر نخواهی برد هیچ از تیغ تو ** ای بگفته لاف کذب آمیغ تو
  • بنگر ای از جهل گفته ناحقی  ** پر ز سرهای بریده خندقی