English    Türkçe    فارسی   

6
4360-4384

  • آن بود لطف خفی کو را صمد  ** نار بنماید خود آن نوری بود  4360
  • نیست مخفی مزد دادن در تقی  ** ساحران را اجر بین بعد از خطا 
  • نیست مخفی وصل اندر پرورش  ** ساحران را وصل داد او در برش 
  • نیست مخفی سیر با پای روا  ** ساحران را سیر بین در قطع پا 
  • عارفان زانند دایم آمنون  ** که گذر کردند از دریای خون 
  • امنشان از عین خوف آمد پدید  ** لاجرم باشند هر دم در مزید  4365
  • امن دیدی گشته در خوفی خفی  ** خوف بین هم در امیدی ای حفی 
  • آن امیر از مکر بر عیسی تند  ** عیسی اندر خانه رو پنهان کند 
  • اندر آید تا شود او تاجدار  ** خود ز شبه عیسی آید تاج‌دار 
  • هی می‌آویزید من عیسی نیم  ** من امیرم بر جهودان خوش‌پیم 
  • زوترش بردار آویزید کو  ** عیسی است از دست ما تخلیط‌جو  4370
  • چند لشکر می‌رود تا بر خورد  ** برگ او فی گردد و بر سر خورد 
  • چند بازرگان رود بر بوی سود ** عید پندارد بسوزد همچو عود
  • چند در عالم بود برعکس این  ** زهر پندارد بود آن انگبین 
  • بس سپه بنهاده دل بر مرگ خویش  ** روشنیها و ظفر آید به پیش 
  • ابرهه با پیل بهر ذل بیت  ** آمده تا افکند حی را چو میت  4375
  • تا حریم کعبه را ویران کند  ** جمله را زان جای سرگردان کند 
  • تا همه زوار گرد او تنند  ** کعبه‌ی او را همه قبله کنند 
  • وز عرب کینه کشد اندر گزند  ** که چرا در کعبه‌ام آتش زنند 
  • عین سعیش عزت کعبه شده  ** موجب اعزاز آن بیت آمده 
  • مکیان را عز یکی بد صد شده  ** تا قیامت عزشان ممتد شده  4380
  • او و کعبه‌ی او شده مخسوف‌تر  ** از چیست این از عنایات قدر 
  • از جهاز ابرهه هم‌چون دده  ** آن فقیران عرب توانگر شده 
  • او گمان برده که لشکر می‌کشید  ** بهر اهل بیت او زر می‌کشید 
  • اندرین فسخ عزایم وین همم  ** در تماشا بود در ره هر قدم