English    Türkçe    فارسی   

6
662-686

  • در سر آنچ هست گوش آنجا رود  ** در سر ار صفراست آن سودا شود 
  • بعد از آن این دو به بیهوشی روند  ** والد و مولود آن‌جا یک شوند 
  • چونک کردند آشتی شادی و درد  ** مطربان را ترک ما بیدار کرد 
  • مطرب آغازید بیتی خوابناک  ** که انلنی الکاس یا من لا اراک  665
  • انت وجهی لا عجب ان لا اراه  ** غایة القرب حجاب الاشتباه 
  • انت عقلی لا عجب ان لم ارک  ** من وفور الالتباس المشتبک 
  • جت اقرب انت من حبل الورید  ** کم اقل یا یا نداء للبعید 
  • بل اغالطهم انادی فی القفار  ** کی اکتم من معی مومن اغار 
  • در آمدن ضریر در خانه‌ی مصطفی علیه‌السلام و گریختن عایشه رضی الله عنها از پیش ضریر و گفتن رسول علیه‌السلام کی چه می‌گریزی او ترا نمی‌بیند و جواب دادن عایشه رضی الله عنها رسول را صلی الله علیه و سلم 
  • اندر آمد پیش پیغامبر ضریر  ** کای نوابخش تنور هر خمیر  670
  • ای تو میر آب و من مستسقیم  ** مستغاث المستغاث ای ساقیم 
  • چون در آمد آن ضریر از در شتاب  ** عایشه بگریخت بهر احتجاب 
  • زانک واقف بود آن خاتون پاک  ** از غیوری رسول رشکناک 
  • هر که زیباتر بود رشکش فزون  ** زانک رشک از ناز خیزد یا بنون 
  • گنده‌پیران شوی را قما دهند  ** چونک از زشتی و پیری آگهند  675
  • چون جمال احمدی در هر دو کون  ** کی بدست ای فر یزدانیش عون 
  • نازهای هر دو کون او را رسد  ** غیرت آن خورشید صدتو را رسد 
  • که در افکندم به کیوان گوی را  ** در کشید ای اختران هم روی را 
  • در شعاع بی‌نظیرم لا شوید  ** ورنه پیش نور نم رسوا شوید 
  • از کرم من هر شبی غایب شوم  ** کی روم الا نمایم که روم  680
  • تا شما بی من شبی خفاش‌وار  ** پر زنان پرید گرد این مطار 
  • هم‌چو طاووسان پری عرضه کنید  ** باز مست و سرکش و معجب شوید 
  • ننگرید آن پای خود را زشت‌ساز  ** هم‌چو چارق کو بود شمع ایاز 
  • رو نمایم صبح بهر گوشمال  ** تا نگردید از منی ز اهل شمال 
  • ترک آن کن که درازست آن سخن  ** نهی کردست از درازی امر کن  685
  • امتحان کردن مصطفی علیه‌السلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان می‌شوی پنهان مشو که اعمی ترا نمی‌بیند تا پدید آید کی عایشه رضی الله عنها از ضمیر مصطفی علیه السلام واقف هست یا خود مقلد گفت ظاهرست 
  • گفت پیغامبر برای امتحان  ** او نمی‌بیند ترا کم شو نهان