Toggle navigation
Contents
Book 1
Book 2
Book 3
Book 4
Book 5
Book 6
Trans.
English
Turkish
Disp. Style
Both Pers. & Tran
Persian Only
Translation Only
Lines/Pg
10
25
50
Random Verse
Book
1
2
3
4
5
6
Verse:
Go
More
English
Türkçe
فارسی
Book 6 Headings
128. ...سال سایل از مرغی کی بر سر ربض شهری نشسته باشد سر او فاضلترست و عزیزتر و شریفتر و مکرمتر
182. ...نکوهیدن ناموسهای پوسیده را کی مانع ذوق ایمان و دلیل ضعف صدقاند و راهزن صد هزار ابله چنانک راهزن آن
209. ...مناجات و پناه جستن به حق از فتنهی اختیار و از فتنهی اسباب اختیار کی سماوات و ارضین از اختیار
248. ...حکایت غلام هندو کی به خداوندزادهی خود پنهان هوای آورده بود چون دختر را با مهتر زادهای عقد کردند غلام
283. ...صبر فرمودن خواجه مادر دختر را کی غلام را زجر مکن من او را بیزجر ازین طمع باز آرم کی
321. ...در بیان آنک این غرور تنها آن هندو را نبود بلک هر آدمیی به چنین غرور مبتلاست در هر مرحلهای
352. در عموم تاویل این آیت کی کلما اوقدوا نارا للحرب
356. قصهای هم در تقریر این
384. ...وا نمودن پادشاه به امرا و متعصبان در راه ایاز سبب فضیلت و مرتبت و قربت و جامگی او بریشان
400. مدافعهی امرا آن حجت را به شبههی جبریانه و جواب دادن شاه ایشان را
434. ...حکایت آن صیادی کی خویشتن در گیاه پیچیده بود و دستهی گل و لاله را کلهوار به سر فرو کشیده
466. حکایت آن شخص کی دزدان قوج او را بدزدیدند و بر آن قناعت نکرد به حیله جامههاش را هم دزدیدند
477. ...مناظرهی مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را
541. حکایت پاسبان کی خاموش کرد تا دزدان رخت تاجران بردند به کلی بعد از آن هیهای و پاسبانی میکرد
556. حواله کردن مرغ گرفتاری خود را در دام به فعل و مکر و زرق زاهد و جواب زاهد مرغ را
592. ...حکایت آن عاشق کی شب بیامد بر امید وعدهی معشوق بدان وثاقی کی اشارت کرده بود و بعضی از شب
642. ...استدعاء امیر ترک مخمور مطرب را بوقت صبوح و تفسیر این حدیث کی ان لله تعالی شرابا اعده لاولیائه اذا
669. ...در آمدن ضریر در خانهی مصطفی علیهالسلام و گریختن عایشه رضی الله عنها از پیش ضریر و گفتن رسول علیهالسلام
685. ...امتحان کردن مصطفی علیهالسلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان میشوی پنهان مشو که اعمی ترا نمیبیند تا
702. ...حکایت آن مطرب کی در بزم امیر ترک این غزل آغاز کرد گلی یا سوسنی یا سرو یا ماهی نمیدانم
722. ...تفسیر قوله علیهالسلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از
776. ...تشبیه مغفلی کی عمر ضایع کند و وقت مرگ در آن تنگاتنگ توبه و استغفار کردن گیرد به تعزیت داشتن
792. نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب
805. ...تمثیل مرد حریص نابیننده رزاقی حق را و خزاین و رحمت او را به موری کی در خرمنگاه بزرگ با
845. ...داستان آن شخص کی بر در سرایی نیمشب سحوری میزد همسایه او را گفت کی آخر نیمشبست سحر نیست و
887. ...قصهی احد احد گفتن بلال در حر حجاز از محبت مصطفی علیهالسلام در آن چاشتگاهها کی خواجهاش از تعصب جهودی
952. ...باز گردانیدن صدیق رضی الله عنه واقعهی بلال را رضی الله عنه و ظلم جهودان را بر وی و احد
988. ...وصیت کردن مصطفی علیهالسلام صدیق را رضی الله عنه کی چون بلال را مشتری میشوی هر آینه ایشان از ستیز
1033. خندیدن جهود و پنداشتن کی صدیق مغبونست درین عقد
1074. ...معاتبهی مصطفی علیهالسلام با صدیق رضی الله عنه کی ترا وصیت کردم کی به شرکت من بخر تو چرا بهر
1110. ...قصهی هلال کی بندهی مخلص بود خدای را صاحب بصیرت بیتقلید پنهان شده در بندگی مخلوقان جهت مصلحت نه از
1117. حکایت در تقریر همین سخن
1130. مثل
1149. ...رنجور شدن این هلال و بیخبری خواجهی او از رنجوری او از تحقیر و ناشناخت و واقف شدن دل مصطفی
1172. در آمدن مصطفی علیهالسلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه
1185. در بیان آنک مصطفی علیهالسلام شنید کی عیسی علیهالسلام بر روی آب رفت فرمود لو ازداد یقینه لمشی علی الهواء
1221. داستان آن عجوزه کی روی زشت خویشتن را جندره و گلگونه میساخت و ساخته نمیشد و پذیرا نمیآمد
1236. داستان آن درویش کی آن گیلانی را دعا کرد کی خدا ترا به سلامت به خان و مان باز رساناد
1241. صفت آن عجوز
1249. قصهی درویشی کی از آن خانه هرچه میخواست میگفت نیست
1267. رجوع به داستان آن کمپیر
1292. حکایت آن رنجور کی طبیب درو اومید صحت ندید
1320. رجوع به قصهی رنجور
1382. قصهی سلطان محمود و غلام هندو
1449. لیس للماضین هم الموت انما لهم حسره الموت
1482. بار دیگر رجوع کردن به قصهی صوفی و قاضی
1567. طیره شدن قاضی از سیلی درویش و سرزنش کردن صوفی قاضی را
1576. جواب دادن قاضی صوفی را
1603. سال کردن آن صوفی قاضی را
1612. جواب گفتن آن قاضی صوفی را
1644. باز سال کردن صوفی از آن قاضی
1649. جواب قاضی سال صوفی را و قصهی ترک و درزی را مثل آوردن
1655. قال النبی علیه السلام ان الله تعالی یلقن الحکمة علی لسان الواعظین بقدر همم المستمعین
1672. دعوی کردن ترک و گرو بستن او کی درزی از من چیزی نتواند بردن
1692. مضاحک گفتن درزی و ترک را از قوت خنده بسته شدن دو چشم تنگ او و فرصت یافتن درزی
1716. گفتن درزی ترک را هی خاموش کی اگر مضاحک دگر گویم قبات تنگ آید
1719. ...بیان آنک بیکاران و افسانهجویان مثل آن ترکاند و عالم غرار غدار همچو آن درزی و شهوات و زبان مضاحک
1726. مثل
1738. باز مکرر کردن صوفی سال را
1746. جواب دادن قاضی صوفی را
1757. حکایت در تقریر آنک صبر در رنج کار سهلتر از صبر در فراق یار بود
1779. مثل
1833. باقی قصهی فقیر روزیطلب بیواسطهی کسب
1907. قصهی آن گنجنامه کی پهلوی قبهای روی به قبله کن و تیر در کمان نه بینداز آنجا کی افتد گنجست
1938. تمامی قصهی آن فقیر و نشان جای آن گنج
1947. فاش شدن خبر این گنج و رسیدن به گوش پادشاه
1958. نومید شدن آن پادشاه از یافتن آن گنج و ملول شدن او از طلب آن
1974. باز دادن شاه گنجنامه را به آن فقیر کی بگیر ما از سر این برخاستیم
2043. حکایت مرید شیخ حسن خرقانی قدس الله سره
2055. پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم
2067. جواب گفتن مرید و زجر کردن مرید آن طعانه را از کفر و بیهوده گفتن
2114. واگشتن مرید از وثاق شیخ و پرسیدن از مردم و نشان دادن ایشان کی شیخ به فلان بیشه رفته است
2125. یافتن مرید مراد را و ملاقات او با شیخ نزدیک آن بیشه
2152. حکمت در انی جاعل فی الارض خلیفة
2190. معجزهی هود علیه السلام در تخلص مومنان امت به وقت نزول باد
2256. رجوع کردن به قصهی قبه و گنج
2287. ...انابت آن طالب گنج به حق تعالی بعد از طلب بسیار و عجز و اضطرار کی ای ولی الاظهار تو
2346. آواز دادن هاتف مر طالب گنج را و اعلام کردن از حقیقت اسرار آن
2375. ...حکایت آن سه مسافر مسلمان و ترسا و جهود و آن کی به منزل قوتی یافتند و ترسا و جهود
2456. حکایت اشتر و گاو و قج که در راه بند گیاه یافتند هر یکی میگفت من خورم
2464. مثل
2485. جواب گفتن مسلمان آنچ دید به یارانش جهود و ترسا و حسرت خوردن ایشان
2509. ...منادی کردن سید ملک ترمد کی هر کی در سه یا چهار روز به سمرقند رود به فلان مهم خلعت
2631. ...حکایت تعلق موش با چغز و بستن پای هر دو به رشتهای دراز و بر کشیدن زاغ موش را و
2664. ...تدبیر کردن موش به چغز کی من نمیتوانم بر تو آمدن به وقت حاجت در آب میان ما وصلتی باید
2685. مبالغه کردن موش در لابه و زاری و وصلت جستن از چغز آبی
2713. ...لابه کردن موش مر چغز را کی بهانه میندیش و در نسیه مینداز انجاح این حاجت مرا کی فی التاخیر
2815. ...حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکیام از شما و بر احوال ایشان
2921. ...قصهی آنک گاو بحری گوهر کاویان از قعر دریا بر آورد شب بر ساحل دریا نهد در درخش و تاب
2940. ...رجوع کردن به قصهی طلب کردن آن موش آن چغز را لبلب جو و کشیدن سر رشته تا چغز را
2973. ...قصهی عبدالغوث و ربودن پریان او را و سالها میان پریان ساکن شدن او و بعد از سالها آمدن او
3013. ...داستان آن مرد کی وظیفه داشت از محتسب تبریز و وامها کرده بود بر امید آن وظیفه و او را
3028. ...آمدن جعفر رضی الله عنه به گرفتن قلعه به تنهایی و مشورت کردن ملک آن قلعه در دفع او و
3105. رجوع کردن به حکایت آن شخص وام کرده و آمدن او به امید عنایت آن محتسب سوی تبریز
3123. ...باخبر شدن آن غریب از وفات آن محتسب و استغفار او از اعتماد بر مخلوق و تعویل بر عطای مخلوق
3219. ...مثل دوبین همچو آن غریب شهر کاش عمر نام کی از یک دکانش به سبب این به آن دکان دیگر
3247. ...توزیع کردن پایمرد در جملهی شهر تبریز و جمع شدن اندک چیز و رفتن آن غریب به تربت محتسب به
3344. ...دیدن خوارزمشاه رحمه الله در سیران در موکب خود اسپی بس نادر و تعلق دل شاه به حسن و چستی
3399. ...ماخذهی یوسف صدیق صلواتالله علیه به حبس بضع سنین به سبب یاری خواستن از غیر حق و گفتن اذکرنی عند
3517. ...رجوع کردن به قصهی آن پایمرد و آن غریب وامدار و بازگشتن ایشان از سر گور خواجه و خواب دیدن
3532. ...گفتن خواجه در خواب به آن پایمرد وجوه وام آن دوست را کی آمده بود و نشان دادن جای دفن
3582. ...حکایت آن پادشاه و وصیت کردن او سه پسر خویش را کی درین سفر در ممالک من فلان جا چنین
3595. ...بیان استمداد عارف از سرچشمهی حیات ابدی و مستغنی شدن او از استمداد و اجتذاب از چشمههای آبهای بیوفا کی
3629. ...روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت
3698. ...رفتن پسران سلطان به حکم آنک الانسان حریص علی ما منع ما بندگی خویش نمودیم ولیکن خوی بد تو بنده
3759. ...دیدن ایشان در قصر این قلعهی ذات الصور نقش روی دختر شاه چین را و بیهوش شدن هر سه و
3798. ...حکایت صدر جهان بخارا کی هر سایلی کی به زبان بخواستی از صدقهی عام بیدریغ او محروم شدی و آن
3842. ...حکایت آن دو برادر یکی کوسه و یکی امرد در عزب خانهای خفتند شبی اتفاقا امرد خشتها بر مقعد خود
3883. ...در تفسیر این خبر کی مصطفی صلواتالله علیه فرمود منهومان لا یشبعان طالب الدنیا و طالب العلم کی این علم
3886. بحث کردن آن سه شهزاده در تدبیر آن واقعه
3891. مقالت برادر بزرگین
3913. ...ذکر آن پادشاه که آن دانشمند را به اکراه در مجلس آورد و بنشاند ساقی شراب بر دانشمند عرضه کرد
3979. ...روان گشتن شاهزادگان بعد از تمام بحث و ماجرا به جانب ولایت چین سوی معشوق و مقصود تا به قدر
3985. ...حکایت امرء القیس کی پادشاه عرب بود و به صورت عظیم به جمال بود یوسف وقت خود بود و زنان
4053. ...بعد مکث ایشان متواری در بلاد چین در شهر تختگاه و بعد دراز شدن صبر بیصبر شدن آن بزرگین کی
4174. ...بیان مجاهد کی دست از مجاهده باز ندارد اگر چه داند بسطت عطاء حق را کی آن مقصود از طرف
4205. ...حکایت آن شخص کی خواب دید کی آنچ میطلبی از یسار به مصر وفا شود آنجا گنجیست در فلان محله
4216. سبب تاخیر اجابت دعای مومن
4237. ...رجوع کردن به قصهی آن شخص کی به او گنج نشان دادند به مصر و بیان تضرع او از درویشی
4254. ...رسیدن آن شخص به مصر و شب بیرون آمدن به کوی از بهر شبکوکی و گدایی و گرفتن عسس او
4273. بیان این خبر کی الکذب ریبة والصدق طمانینة
4330. مثل
4335. ...بازگشتن آن شخص شادمان و مراد یافته و خدای را شکر گویان و سجده کنان و حیران در غرایب اشارات
4385. ...مکرر کردن برادران پند دادن بزرگین را و تاب ناآوردن او آن پند را و در رمیدن او ازیشان شیدا
4448. ...مفتون شدن قاضی بر زن جوحی و در صندوق ماندن و نایب قاضی صندوق را خریدن باز سال دوم آمدن
4474. ...رفتن قاضی به خانهی زن جوحی و حلقه زدن جوحی به خشم بر در و گریختن قاضی در صندوقی الی
4519. آمدن نایب قاضی میان بازار و خریداری کردن صندوق را از جوحی الی آخره
4537. ...در تفسیر این خبر کی مصطفی صلواتالله علیه فرمود من کنت مولاه فعلی مولاه تا منافقان طعنه زدند کی بس
4552. باز آمدن زن جوحی به محکمهی قاضی سال دوم بر امید وظیفهی پارسال و شناختن قاضی او را الی اتمامه
4588. باز آمدن به شرح قصهی شاهزاده و ملازمت او در حضرت شاه
4607. ...در بیان آنک دوزخ گوید کی قنطرهی صراط بر سر اوست ای مومن از صراط زودتر بگذر زود بشتاب تا
4633. ...متوفی شدن بزرگین از شهزادگان و آمدن برادر میانین به جنازهی برادر کی آن کوچکین صاحبفراش بود از رنجوری و
4758. ...وسوسهای کی پادشاهزاده را پیدا شد از سبب استغنایی و کشفی کی از شاه دل او را حاصل شده بود
4796. ...خطاب حق تعالی به عزرائیل علیهالسلام کی ترا رحم بر کی بیشتر آمد ازین خلایق کی جانشان قبض کردی و
4814. کرامات شیخ شیبان راعی قدس الله روحه العزیز
4830. رجوع کردن به قصهی پروردن حق تعالی نمرود را بیواسطهی مادر و دایه در طفلی
4864. ...رجوع کردن بدان قصه کی شاهزاده بدان طغیان زخم خورد از خاطر شاه پیش از استکمال فضایل دیگر از دنیا
4876. وصیت کردن آن شخص کی بعد از من او برد مال مرا از سه فرزند من کی کاهلترست
4882.
4902. مثل